برخي از مورّخان نوشته‏اند كه امام حسن مجتبي(ع) پي در پي ازدواج مي‏كرد و طلاق مي‏داد و اين كار آن قدر تكرار شد كه اميرمؤمنان عليه‏السلام به مردم كوفه فرمود: اي اهل كوفه! دخترانتان را به عقد حسن در نياوريد؛ چرا كه او فردي طلاق دهنده است. مردي از طايفه هَمْدان گفت: ما به او دختر مي‏دهيم؛ اگر خواست، نگه دارد و اگر مايل نبود، طلاق دهد.
ازجمله اسناد مظلومیت امام حسن مجتبی(ع) موضوع ازدواج های ایشان است که برای تخریب چهره این امام معصوم تلاش شده است ایشان را فردی خوشگذران معرفی نماید.
يكي از موضوعات ساختگي، كه برخي از مورّخان اسلامي، آگاهانه يا نا آگاهانه به نقل آن پرداخته‏اند، موضوع ازدواجها و طلاقهاي متعدد حضرت امام حسن مجتبي عليه‏السلام است. بسيار جاي تأسف است كه اينان بدون بررسي صحّت و يا عدم صحّت اين گونه قضايا، آنها را در كتابهاي خود آورده‏اند.
همين كوتاهي‏ها موجب شد دشمنان اسلام و اهل بيت عليهم‏السلام براي انتقام گرفتن از اسلام، روي همين موضوع ساختگي، سخت پافشاري نموده و توهين و جسارتها را از حد بگذرانند. وظيفه خود ديديم در برابر هتّاكيهاي نويسندگان مغرض، مانند «اكرم البستاني»، به بررسي اين موضوع از جنبه تاريخي بپردازيم.
امام حسن عليه‏السلام و تهمت طلاق
برخي از مورّخان نوشته‏اند كه امام حسن مجتبي عليه‏السلام پي در پي ازدواج مي‏كرد و طلاق مي‏داد. و اين كار آن قدر تكرار شد كه اميرمؤمنان عليه‏السلام به مردم كوفه فرمود: اي اهل كوفه! دخترانتان را به عقد حسن در نياوريد؛ چرا كه او فردي طلاق دهنده است. مردي از طايفه هَمْدان گفت: ما به او دختر مي‏دهيم؛ اگر خواست، نگه دارد و اگر مايل نبود، طلاق دهد. 1
اين سخن، تهمتي بيش نيست و از واقعيت به دور است؛ چرا كه اوّلاً: اين روايات هرگز با شأن و منزلت و مقام امام حسن مجتبي عليه‏السلام سازگار نيست. ثانياً: بيشتر اين نقلهاي تاريخي از سه مورّخ نقل شده است كه آن سه نيز كتابهاي خود را زير سايه دولتهاي غاصب بني‏عباس به رشته تحرير درآورده‏اند. ثالثاً: اين تهمت از سوي منصور عباسي براي خنثي سازي شورش حسني‏ها طرح ريزي شده است.
 

درسی از امام حسن (ع)
در کتاب فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه جلد دوم صفحه 10-11 به نقل از کتاب امام حسن پرچمدار صلح و آزادی صفحه 39 گوشه ای از چهره مظلوم و معصوم آن امام ترسیم شده که مهر بطلانی بر یاوه سرائی های بنی امیه و بنی عباس در تخریب چهره مظلومترین امام شیعه است .
در این حکایت آمده است :
عبدالله بن عامر دارای زنی زیبا روی بود که یزد چشم طمع به آن داشت نام این زن ام خالد بود وبارها ازسوی معاویه برای به فساد کشاندن وخیانت به همسر ترقیب میشود اما این زن پاک دامن از شر مفسده شیطان به درگاه خدا پناهنده شده و دست رد به سینه سیاه معاویه و پسرش میکوبد .
معاویه برای برملا نشدن خواسته های فاسد فرزندش با وعده و دسیسه عبدالله بن عامر همسرش را مورد هدف قرارداده و او را به طلاق همسرش ترقیب میکند.
با این طلاق خیال معاویه از ام خالد راحت میشود اما ازدواج سریع و بدون فاصله میتوانست چهره او و فرزندش را در نزد مردم دچار خدشه سازد .ازهمین رو با کمی تامل سعی کرد ام خالد را تحت کنترل نگه دارد اما پیش از هر اقدامی امام حسن (ع) ام خالد را به عقد خویش درمیآورد و نقشه معاویه برای دست یابی به دامن پاک این زن و به مفسده کشاندنش نقش بر آب میشود.
هدف از ازدواج امام حسن (ع) با ام خالد جلوگیری از به فساد کشیده شدن ام خالد و به سنگ خوردن تیر معاویه بود زیرا پس از مدتی عبدالله بن عامر با پوچی وعده های داده شده معاویه و یزد روبرو گشته و از عمل خود نادم و پشیمان میشود اما دیگر کاری ازدستش برنمیآید .
او نزد ام خالد امانتی داشت که پس از مدتها برای گرفتن امانتی از همسر سابقش به خانه امام حسن (ع) مراجعه مینماید .
امام مظلوم شیعه با مراجعه عبدالله او را نزد خود خوانده و به او فرمود : من با همسر سابق تو به خاطر حفظ او ازدواج کرده ام و او را پاک و سالم بعنوان امانت نگاه داشته ام و امروز این امانت را به تو برمیگردانم .
عبدالله که درعین شرمساری از کردار خود از بزرگمنشی و کرامت امام حسن (ع)  شاد شده بود ازایشان تشکر نموده و با طلاق ام خالد ازسوی امام حسن (ع) این زن را به عقد دوباره خود درمیآورد و به خانه خود بازمیگرداند.