خورشيد سحر
شعر ذيل سروده احمد يافتيان متخلص به «وفا» عضو انجمن نغمهسرايان مذهبي شرق تهران، با عنوان «خورشيد سحر» از زبان حضرت زينب (س) در مورد حادثه عاشورا و كاروان اسراء است.
از ازل تا به ابد تاج سري بود مرا
ز قضا و قدر حق، اثري بود مرا
***
ساقي دشت جنون آن دُر درياي شرف
زد به طوفان بلا و گوهري بود مرا
***
پرتو ماه به شب همسفر قافله بود
به بلنداي فلك تا نظري بود مرا
***
دل و مهتاب من و همدم خورشيد سحر
تا كه شد در يَم خون، چشم تري بود مرا
***
آسمان گشته سيه در نظر اهل نظر
به گذرگاه عزيزان گذري بود مرا
***
همچون مجنون پي آن گمشده ليلا بودم
دشت پرخون چه بلاي ديگري بود مرا
***
غنچه برتر گل، زينت گلبوي بهشت
همچو نيلوفر حق، خوشاثري بود مرا
***
ديدم هفتاد و دو لاله به چمن غرق به خون
بين سرهاي جدا، تاج سري بود مرا
***
اي «وفا» غافل از اين چرخ ستمپيشه مباش
از ازل تا به ابد برگ و بري بود مرا